چهار سال از روزی که مشاور تحصیلی به من یک پند داد میگذرد، او گفت یا به اندازه تلاش ات آرزو کن یا به اندازه آرزویت تلاش کن! ولی او به من نگفت چگونه میتوانم تلاشم را بالا ببرم، چون من هر چه در چنته داشتم، برای آرزویم گذاشتم غافل از اینکه آرزویم نمیتوانست پتانسیل درونی مرا شکوفا کند! فکر میکردم مهندسی پزشکی همان آرزویی است که دارم اما روزی که رتبه ام را دادند نه تنها از دانشگاههای رده بالا بلکه حتی از دانشگاههای معمولی هم نمیتوانستم قبول شوم و وقتی این مطلب را از مشاور تحصیلی شنیدم بسیار آزرده خاطر شدم و به شانس روی آوردم که بعد از اعلام نتایج متوجه شدم دچار توهم شده بودم. طبیعی است رشته ای که قبول شدم را هم با انگیزه ادامه ندهم هر چند برای خودم انگیزه ایجاد کردم اما همیشه این سؤال برایم مطرح بودکه چگونه انرژی بالای من که زبانزد همه است میتواند شکوفا شود؟ من نیاز به یک نقشه داشتم! این را زمانی متوجه شدم که برنامه راهبرد شخصی در مسیر زندگیم قرار گرفت. نقشه ای که شخصیت، موقعیت، محور موفقیت و چشم انداز مرا می توانست روشن کند.
درست است ماهی من سالها در ته برکه مانده بود اما همین الان هم اگر میگرفتم باز تازه خواهد بود. من برای صید این ماهی، نقشه راهبرد شخصی را تکمیل کردم و متوجه شدم نه رشته ای که دنبالش بودم با خواسته و استعدادهایم میخواند و نه درست توانسته بودم به خودآگاهی درباره حال و آینده ام برسم. نقشه راهبرد شخصی مرا در مسیری قرار داد که با انرژی بالایی میتوانم آن را ادامه دهم و یک برنامه راهبرد شخصی برای عمر کوتاهم تهیه کنم که با غنی کردن برنامه هایش عمر بسیار بلند و عمیق خواهد شد.
هنوز نظری داده نشده است، نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید